با صداى هوى هوى
مرغ طوفان پر كشيد
تا لب بام بلند
قاصدك بى پا دويد
از كنار گوش باغ
موج آرامى گذشت
در دل نرم اتاق
بستر بادى خزيد
***
چشم خواب پنجره
پلك خود را باز كرد
گيسوان دخترى
بيصدا پرواز كرد
دست آرامى كشيد
پرده را از روى او
شهپر بال نسيم
صورتش را ناز كرد
***
اسمان لبريز بود
از صداى چنگ باد
باله برگ درخت
شاخه لرزان شاد
دست نيرومند باد
باغ را ديوانه كرد
دخترك آواز داد
دولتت پاينده باد
ناهيد صابری
تاريخ : ۱۳۷۶/۳/۱۵
۱۸ فروردین ۱۳۸۷
باد
اشتراک در:
پستها (Atom)